آشنایی با شخصیت ها ( قسمت اول - کاپیتان هادوک دوست داشتنی )
شاید به جرات میشه گفت داستان های تن تن بدون حضور این شخصیت دوست داشتنی کاملا بی معنی می شد و شاید این دلیلی بود که من حتی معرفی این شخصیت
رو اول از همه ( حتی قبل از خود تن تن ) انجام دادم , شخصیتی با نمک - وفادار که زود از کوره در میره و عادت های بامزه ای هم به نوشیدنی ها داره :P
این شخصیت دوست داشتنی از کتاب نهم تن تن و میلو ( خرچنگ پنجه طلایی ) به داستان های تن تن اضافه شد و خیلی زود با خصوصیاتی که داشت ماجراها رو با مزه تر کرد .
همونجوری که گفتم به عقیده ی خیلی ها این شخصیت دوست داشتنی ترین شخصیت کتاب های تن تن هست , نام او کاپیتان آرچی بالد هادوک (Archibald Haddock)
با نظر همسر هرژه و از روی نام نوعی ماهی خوراکی انگلیسی برداشته شده است . شخصیت کاپیتان دوست داشتنی در طول داستان ها از یک دریانورد الکلی به سمت
شخصیتی مهربان و کمک حال تن تن می رود , عصبانی شدن های زود هنگام و ناسزاهای بامزه ای که تیکه کلام های هادوک دوست داشتنی است باعث جذاب تر شدن داستان ها می شود .
به نظر من اوج شخصیت کاپیتان هادوک دوست داشتنی توی داستان های اسب شاخدار و گنج های راکام ( که ادامه ی اسب شاخدار است )
بروز می کند , جایی که کاپیتان برای پیدا کردن گنجی عظیم که مربوط به جد او ( فرانسیس هادوک ) می باشد با تن تن و تورنسل گیج و بامزه دست به کار می شود .
به عقیده ی خیلی از طرفداران تن تن , کتاب اسب شاخدار محبوب ترین کتاب مجموعه داستان های تن تن و میلو می باشد ( تا جایی که در سال 2011 اسپیلبرگ هم
فیلم سینمایی تن تن رو بر اساس این کتاب ساخت ) که خیلی از طرفداران اعتقاد داشتند که این فیلم حق مطلب رو ادا نکرد .
از دوستان قدیمی کاپیتان هادوک میتونیم به چستر که اشاره کنیم که اون هم ناخدا هست و دوستی قدیمی با هادوک دوست داشتنی داره , سلام و احوال پرسی این
دو آداب و داستان های سوژه خودش رو داره که اگه کتاب ستاره اسرارآمیز رو خونده باشید یادتون میاد چجوری باهم احوال پرسی می کردن
بعضی از اصطلاحات و تیکه کلام های ناخدای ما :
گاریچی !
بر دل سیاه شیطون لعنت !
وحشی ها !
راهزن ها ! جانی ها ! :D و ....
پیپ - ناسازاهای باحال - ریش سوژه - دست و پا چلفتی بودن و زود عصبی شدن و استفاده ی زیاد از نوشیدنی های . . . کاراکتری فوق العاده ازش ساخته
کاپیتان ظاهری شاید سوژه و کمی خشن داشته باشه اما همیشه آماده ی فداکاری برای دوستش تن تن و بقیه هست که این موضوع به وضوح در کتاب تن تن در تبت
و جواهرات کاستافیوره به چشم میخوره
حرف از کاستافیوره ( بل بل میلان و عشق تورنسل خنگ و سوژه شد ) ... کاپیتان به شدت از کاستافیوره بدش میاد :D
پایان قسمت 1
منبع : tintinfans.com